بهاربهار، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

بهار عمرم

بهار و محرم 94

94/7/30 : السلام علیک یا اباعبدالله  سلام به دردانه دخترم  قربونت بشم هزاران بار ممنونم که امسال در سن دو سال و بیست روزگی همکاریت باهام بهتر شده و تو عزاداری آقامون امام حسین علیه السلام شرکت میکنی و قتی که می ایستی و سینه میزنی یا موقع دعا دستهای کوچولوت رو بالا میگیری و صلوات میفرستی برمحمد صلوات الله علیه عاشقانه میپرستمت از خدای کریم و مهربون عاجزانه درخواست میکنم که همه جا و همه حال در راه ائمه علیه السلام هدایتت کنه و ان شاالله بتونی در این راه درست و هدایت شده گام برداری و همیشه اعمال بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها رو سرلوحه ی زندگیت قرار بدی. اینم بهارم تو عزای امام حسین علیه السلام و فرزند دلربایش...
30 مهر 1394

25 ماهگی

گل دخترم سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام عشق من 24 ماهگیت مبارررررررررررررررک هزارماشالله که خانومی شدی ، دختر مرتب که نمیزاره چیز اضافی رو زمین بمونه احتمالا این نظمت به حاجی مامان رفته . هزارماشالله به صحبت کردنت که به هیچ کس امان نمیدی یکسره در حال حرف زدنی قربون صدای نازکت برم. همه ی کلمات رو هم کامل ادا میکنی جز چند کلمه مشخص که مثلا حرف (ر) داره (یا) ،اسمتو میگی بهای... شعری که خودت این روزها بدون وابستگی بهم میخونی اینه: بارون میاد چه چه پشت خونه ی هاجی ..... شاهزاده ها دویو بیش    واسه پسر کوچیکتیش    نه نمیدم نه نمیدم..... چشم چشم دو ابرو      ...
21 مهر 1394

خواب ناز بهار(یکسالگی تا دو سالگی)

لالالالالالالایی         لالالالا گل شالی همه چی خوبه وو عالی پر از امیده دلهامون نمیشه دستمون خالی لالالالالالالایی          لالالالا گل مینا نمونی لحظه ای بی ما همیشه این ورت مامان همیشه اون ورت بابا بخونیم آیه و سوره که این خونه پر از نوره خدا با ما چه نزدیکه ولی شیطونه اون دوره لالالالالالالایی         لالالالا بخواب جونم بخواب آروم و راحت باش که بیدارت کنم فردا لالا لالا گلم مادر  عزیز من بهار من ...
18 مهر 1394

تولد 2 سالگی

تولد تولد تولدت مبارک    مبارک مبارک تولدت مبارک      بیا شمعها رو فوت کن    تا صد سال زنده باشی قربونت بشم تولد دو سالگیت مبارررررررررررررررررررررررررررررررک دخترم ،عزیزمن، بهارمن       دخترم دوساله که تو اومدی     که منو به خنده مهمونم کنی که غمو از دل من برونی و     مرهمم باشی و درمونم کنی تو بهار عمرمی عزیز من     واسه پاییز دلم تو چاره ای شب و روزش دیگه فرقی نداره   تو تموم لحظه هام ستاره ای دخترم الهی صدساله بشی     منم و خدا و این یه خواهشم       که تو باشی پیش ...
18 مهر 1394

24 ماهگی

عزیزدلم سلااااااااااااااااااااااااااااااااااام 23 ماهگیت مباررررررررررررررررررررررررررررررررررک دیگه یواش یواش بوی تولدت میاد از یک طرف چقدر دلم میخواست بزرگ بشی از یه طرف دیگه به زمان های قبل زمانی که میخواستی تازه بشینی ،چهار دست و پا رفتنت و شیطنتت ،تاتی بردن بابایی و ذوق کردنت ،راه رفتن خوشگلت،و ازهمه مهمتر زبان وا کردنت شیرینت که با هر حرف و کلمه ای انگار دنیا رو بهمون میدادند خیلی دلم تنگ میشه و اصلا یه موقع انگار هیچی یادم نمیاد ،تازه وقتی فیلمهات رو میبینم میگم وای اینموقع باید قورتت میدادم، هیچکدوم این لحظات شیرین رو با یه دنیا عوض نمیکنم مامان مرسی که کنارمی خیلی خوشبختم . وقتی که بوسم میکنی و میگی مامان...
1 مهر 1394

دومین سفر شمال

قربونت بشم بازم رفتیم شمال:94/6/14 دقیقا یکسال و یازده ماهگی بعد از( سفر اول تو یازده ماهگی) گل مامانی وااااااااااااااااااااای که چقدر خوش گذشت البته من و شما از طرف دایی محمود مامانی دعوت شدیم به شهرک نمک آبرود ،خیلی کیف کردیم جای خیلی خوب-سرسبز -مشرف به جنگل -دریا و آب بازی دخترم-استخر خونه ی دایی-پارک و تاب بازی و ماشین سواری دخترم.......خلاصه عالی بود. بعد چهار روز موندن ویلای دایی ،بابایی و داداش اومدند دنبالمون و رفتیم ویلای دختر خاله ی بابایی(اعظم خاله) تو شهر نور ،ما اولین گروه بودیم که صبح رسیدیم و شب هم عمه طاهره -عمو قدرت -پریسا-میترا -مهرنوش و مهدی... همه اومدند ،اونجا هم یه دنیا خوش گذشت چون همه ی فامیل بابایی ...
1 مهر 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار عمرم می باشد